شمال نیوز: * عیسی کشاورز - آنچه نویسنده را به نگارش این یادداشت علاقمند کرده است شخصیت فتوژنیک علی مطهری است نه اندیشه ها و مواضع سیاسی او.پدیدار شناسی می گوید به جای پرداختن به نظرات و گفتمان های پیرامونی خود را به سوژه نزدیک کنید و با اپوخه (داخل پرانتز قرار دادن)نظرات و گفتمان ها،فاعل شناسا را قبل از هرگونه ارزش گذاری،تفسیر و یا قضاوت ارزشی مورد بررسی و تحلیل قرار دهید.
رها شدن از پیش داوری ها و غلبه کردن بر ته نشست های ذهنی و نپذیرفتن سلطه ی گفتمان اصول گرایی در بیان دیدگاه ها و نظرات رفتار پدیدارشناسانه ی علی مطهری در عالم سیاست ورزی ست. صراحتا دوستان اصول گرای خود را به جزم اندیشی سیاسی و عدم درک عمیق واقعیت های اجتماعی متهم کرده و تقریبا در بسیاری از مواقع بنیان های فکری و عملکردی آنان را ویران ساخته است.
در پدیدارشناسی،مسئله با فاعل شناسا آغاز می شود.فاعل شناسا اگر از بی جا شروع کند به بیراهه می رود و بهترین نقطه شروع،آغاز از خود است.البته این آغاز از خود نیازمند آگاهی از خود و برای آگاهی از خود شک دکارتی را لازم دارد.قطعا تبیین آگاهی،تفسیر ادراکات و ته نشست های ذهنی و فکری،آموزه های دینی و تربیتی و فهم کنش گران حوضه سیاست با خطراتی جدی برای علی مطهری به همراه داشته و خواهد داشت.
هوسرل می گوید:اگر به قدر کافی دقیق به تفکراتمان بنگریم چیزی که کشف خواهیم کرد"خودمان" است.دگردیسی فکری علی مطهری و در اپوخه قرار دادن تمام معرفت شناسی گذشته ی خود نشان می دهد که او برای کشف خود قدم های تحولی مهمی را برداشته است.و صراحتا اعلام کرده است گفتمان اصول گرایی ماهیت واقعی خود را از دست داده وبه ابزاری برای وصول و حفظ قدرت،سیاست و ثروت تبدیل شده است و بر اساس اندیشه ی پوپری در عالم سیاست باورها و پنداشت ها و عملکرد گفتمان اصول گرایی را یکی یکی به چالش کشیده وبی محابا به هر سوژه و ابژه ای می تازد و بی توجه به معیارها و قواعد خاص حزبی و سیاسی،انان را ابطال می کند . اگرچه ادعا می کند که به نقد درون گفتمانی اصول گرایی پرداخته اما برکات و آثار این حملات مواضع سیاسی و منافع رقبا ی گفتمان اصول گرایی خصوصا اصلاح طلبان را فربه تر می کند.
علی مطهری یکی از افراطی ترین منتقدین دولت سازندگی هاشمی و دولت اصلاحات خاتمی و یکی از بهترین دوستان احمدی نژاد در زمان شهرداری تهران است.
در رقابت هاشمی و احمدی نژاد به احمدی نژاد رای داده است و در زمان رقابت احمدی نژاد و میرحسین موسوی با این نقد که موسوی چندان با روحانیت سازگاری ندارد و متاثر از دکتر پیمان است باز به احمدی نژاد رای می دهد .در یکی از مصاحبه ها از شکست عشقی خودش سخن گفته و از رشد عقیم سازی به زنان که برای حفظ تناسب اندام فرزند آوری نمی کنند انتقاد می کند.
از آقازاده نامیدن خودش دلخوش نیست و معتقد است آقازاده در ادبیات سیاسی ایران بار منفی دارد. بستن بیش از چهل روز نامه و هفته نامه و نشریات در زمان امام خمینی (ره) را به خاطر شرایط جنگی کشور توجیه می کند اما اکنون از حسن روحانی می خواهد که برای زندانیان سیاسی چاره ای بیاندیشد و در عین حال رفتار امام با مجاهدین و جبهه ملی را قبول دارد اینکه جبهه ملی قصاص را زیر سوال برده است طبق اجماع فقها آنها مرتد بودند. از اعتراضات آرام مردم پس از انتخابات 88 را به خاطر اینکه اجازه ی تجمع به مردم داده نشده است و در مدیریت بحران کوتاهی شده است دفاع می کند و عده ای را کاسب فتنه می داند و در عین حال بابت راهپیمایی9 دی ماه در محکوم کردن فتنه پیام تبریک می فرستد و حرکت خود جوش مردم را نشانه ی رشد سیاسی آنان می نامد.و مورد ستایش قرار می دهد.وقتی تصمیم برای حضور در انتخابات مجلس می گیرد اولین مشورت را با آقای مصلحی انجام می دهد و اگرچه به جبهه نرفته است اما همیشه خود را نگران انقلاب می داند همواره آماده عرضه اندام کردن است و نیم نگاهی به ریاست جمهوری هم در سر دارد. بابت ساپورت پوشی زنان در مجلس شورای اسلامی علیه دولت احمدی نژاد طوفان به پا می کند و معتقد است زنان ایرانی استعداد عجیبی برای اروپایی شدن دارند و حجاب و عفاف برای زنان همان اندازه سخت است که چشم چرانی نکردن برای مردان . قانون گریزی دولت احمدی نژاد و اصرار ایشان به سوال از رئیس جمهور او را مجبور به استعفا می کند . وقتی احمدی نژاد در مجلس گفت که مجلس در راس امور نیست و برخی نمایندگان با شاسی زدن فوق لیسانس گرفته اند برآشفته شد . اما بعدا در برنامه ی تلوزیونی گفت که مجلس با این سازوکار و در راس امور نیست در نطق آتشین خود به بی حجابی در جشواره های فجر دولت احمدی نژاد و نمایش برخی فیلم ها از انحطاط فرهنگی دولت احمدی نژاد به شدت انتقاد واما اکنون رفتار همکارانش در نقد وزارت ارشاد را کارشکنی می شمارد. استکبار ستیزی و شعارهای انقلابی و اصرار بر انرژی هسته ای احمدی را می ستوداما در تعامل دکتر روحانی با غرب و مواضع هسته ای او را هم مورد ستایش قرار می دهد و از دشمن تراشی در گذشته ناله سر می دهد. تاکید جدی بر رفع حصر خانگی موسوی و کروبی و غیر قانونی دانستن آن به دلیل عدم محاکمه،دعوت از هاشمی و منجی سازی ایشان برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری اخیر، اتهام مداخله سپاه در انتخابات،توهین به همکار نماینده ی خود و کوچک اف خواندن اقای کوچک زاده ،متهم کردن فضای سیاسی کشور به اینکه امنیتی شده است و در عین حال پیشنهاد می کند دولت از رفت و آمد کارمندان و ارباب رجوع بی حجاب به ادارات جلوگیری کند و پیروزی گفتمان اعتدال را عبرت آموز برای افراطیان دانسته و دلیل اصلی پیروزی دکتر روحانی حمایت هاشمی رفسنجانی و خاتمی می داند و از رئیس جمهور می خواهد که برای آزادی زندانیان سیاسی گام جدی بردارد و در هفته اخیر هم در مخالفت با دکتر فرهادی وزیر پیشنهادی مجلس را به معامله و کاسبی متهم کرد و علی لاریجانی هم این رفتار را ناجوانمردانه تعبیر کرد و...
در تحلیل و تفسیر این رفتارها عده ای او را سطحی نگر و فاقد مزیت برجسته،جز آقازاده بودن در عالم سیاست می دانند و برخی نیز او را التقاطی می دانند. اما در مقابل زیباکلام علی مطهری را شاگرد اول اصلاح طلبی می دانند عده ای هم او را شجاع،آزاده و حقیقت جو می دانند در این مورد می توانید به حجم انبوه کامنت های مواضع او در سایت ها رجوع کنید.
برخی او را مدعی العموم طبقه متوسط جامعه ایران و برخی رسانه ها ی خارجی هم او را حامی جدی جریان روشن فکری دینی و اصلاح طلبی در ایران می دانند.
پدیدارشناسی زیست جهان فکری علی مطهری اگرچه در ظاهر در چنبره دو نیروی معارض قرار گرفته و چالش های تقابلی جدی در رفتار و مواضع او دیده می شود اما شک نکنید علی مطهری سوژه درحال گذر است . او با تحلیل غیر خطی واقعیت های اجتماعی در تلاش است بین خودی و غیر خودی بر اساس قرارداد اجتماعی مونتسکیو چارچوب همزیستی همه ی افراد جامعه را به رسمیت بشناسد او فهم پلورالیستی از سیاست ورزی را در اداره جامعه دنبال می کند. علی مطهری به جریان دموکراسی در کشور خوش بین واعتماد دارد و ان را راهی به سوی توسعه یافتگی می داند . پس علی مطهری نه تنها التقاطی نیست بلکه سوژه قصد مند و هدفمند برای سامان بخشیدن به خود منطبق با میان ذهنیت جامعه متوسط ایران است. اگرچه هنوز در جانمایی سرگشته و گمگشته به نظر می رسد.
شاید بزرگترین ضعف علی مطهری بر این اساس تقلیل گرایی او باشد و اینکه در تحلیل و تفسیر و نگاه به موضوعات پیچیده، چندوجهی و در هم تنیده مناسبات قدرت بسیار ساده و تک ساحتی می اندیشد.
او برای ماندن در گفتمان اصول گرایی باید قواعدبازی سیاسی را رعایت کند. باید انتظارات خود را اولویت بندی و روش مند دنبال کند و از رفتارهای ویرانگر خود در مقابل انها بکاهد . اگرچه برای نقش آفرینی حزبی تربیت نشده است. اندیشه های پدیدار شناسانه علی مطهری منهای نکته بالا ظرفیت بالایی برای بازتولید نسل جدید اصول گرایی دارد. پیاده کردن و یا هل دادن علی مطهری از قطار اصول گرایان به دور از مصلحت اندیشی و کوته بینی سیاسی است . به محض پیاده شدن علی مطهری ، ماشین های لوکس بسیاری منتظر سوار کردن او هستند. او باید در گفتمان اصول گرایی تحمل و مدیریت شود و چه شخصی بهتر از علی لاریجانی با کیاست .
* دکترای مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی